دنیای مجازی شده مثل توپ فوتبالی که هر کسی میرسد لگدی به آن میزند و نقد و نظری راجع به آن دارد!
این نوشته هم لگدیست به این توپ بیصاحب… اصلا کاری ندارم که فضای مجازی خوب است یا بد ولی یکی از آپشنهایی که به ما داده، خودبیرونریزی است. خیلی پیچیدهاش نکنم؛ خودبیرونریزی یک جور دروغگویی مدرن است. یعنی آنچه که در فضای واقعی نمیتوانیم باشیم، در فضای مجازی میباشیم فضای مجازی به ما این امکان را داده که شخصیتهای دروغینی باشیم که شاید گوشه ای از شخصیت زخم خوردهی ما دوست داشته تجربه اش کند هیچ چنگیزی در دنیای واقعی نمیتواند فرنگیس باشد و از چپ و راست توی سرش نزنند که: «مرتیکه جلف! خجالت نمیکشه با یه من سیبیل ادا در میاره!» ولی هر چنگیزی در فضای مجازی میتواند فرنگیس بودن را تجربه کند تازه کلی هم دل و قلوه رد و بدل میکنند و آخرش هم می فهمند دو تا چنگیز با یک خودبیرونریزی، خودشان را قایم کرده بودند پشت این نقاب! اصلا نمیخواهم به قرارازدواجهای دو چنگیز و دو فرنگیس در این وسط فکر کنم!
به یک بی هویتی عجیب و غریب دچار شدهایم…