تقریبا ساعت ۵:۳۰ بعد از ظهر ۱۰ دسامبر ۱۹۱۴ ، انفجاری بزرگ در وست اورنج (west orange) رخ داد. ده تا از ساختمون های مخترع افسانهای توماس ادیسون که بیش از نیمی از کارخانه را تشکیل میداد داشتن در آتش می سوختند. بین شش تا هشت ماشین آتشنشانی درصحنه بودند ، اما شعله هایی که از مواد شیمیای تغذیه می کردند بسیار قدرتمند بودند و بسادگی مهار نمی شدند.
طبق مقاله ای از چارلز ادیسون (پسر توماس ادیسون) ، ادیسون به آرامی به سمتش آمد وقتی که داشت می دید که آتش چطوری داره کارخونه پدرش رو نابود می کنه. ادیسون با صدای پچگانه به پسر ۲۴ ساله خود گفت : برو به مادرت و تمام دوستاش بگو بیان و تماشا کنن چون دیگر قرار نیست همچین صحنهای رو ببینن. وقتی چارلز اعتراض کرد ، ادیسون گفت : اشکالی نداره ما فقط از شر کلی آشغال خلاص شدیم