به امید طلوع

آنکس نامی جاودان یافت، که در زمان خود سنگ تمام گذاشت.

آنکس نامی جاودان یافت، که در زمان خود سنگ تمام گذاشت.

امید طلوع
معلم
مربی
مروج
فارغ التحصیل مهندسی صنایع
و علاقه مند به تفکر استراتژیک و علوم سیستم ها

رسالت من ایجاد امید، برای طلوعی دوباره در زندگی شماست.

طبقه بندی موضوعی

حواس پرتی، بلای جان این روزهای ما

شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۱:۱۰ ب.ظ

 

 

و اما بعد، در مراسم شبانگاهی...

به رسم هر شب، ساعت دو و سه نصف شب میرویم به آغوش رخت‌خواب‌مان. فکر نکنی میرویم که بخوابیم ها! خوابیدن که به همین سادگی ها نیست! مراسماتی دارد برای خودش مثلا دراز میکشیم، بعد با خودمان کمی کلنجار میرویم که در بالانس بین درجه ی هوای اتاق و تعداد لباس های پوشیده بر تن مان، آیا جای پتو روی تن و بدن ما خالی هست؟ اگر بدن مان گزگز کرد، یعنی پتو را بزن روی خودت وگرنه نه! بعد از مراسم تثبیت مکان پتو، تازه میرسیم به این جا که دستمان زیر پتو باشد یا روی آن؟ خدا نیامرزد آنکه این شبهه را در ذهن مریض مان می اندازد

ذهن مریض!

در قصه ای می خواندم، کسی به کس دیگری رسید که محاسن بلندی داشت گفت: تو شب ها که می خوابی، محاسنت را زیر پتو میگذاری یا روی آن؟ یارو بنده خدا کمی نگاهش انداخت و سری خاراند و گفت: «نمیدانم» آن شب آنقدر با زیر و رو کشیدن پتو و ریش درگیر بود که خواب از سرش پرید کمی لعن و نفرین به جان آن مریض کرد که چرا این چنین ذهنش را مشوّش و درگیر کرد

این بنده خدا فکر میکند فقط ذهن و ریش خودش درگیر این بازی شده اصلا نمی داند یک سلسله را درگیر این سوالات کرد: شب ها دست مان روی پتوست یا پتوی مان روی دست؟ پایمان از پتو بیرون زده یا پتوی مان از پایمان؟ به پهلوی چپ می خوابیم یا راست؟ دست مان زیرمان است یا کنارمان؟ کلا درگیریم شب ها البته شما را نمی دانم! شاید فقط من از این درگیری ها دارم و شما اصلا فکرش را هم نکرده بودید! شاید از امشب شما هم درگیر شوید و همان ناسزاهایی که آن مرد ریش بلند بر آن مرد مریض روا داشت را بر من روا بدارید! خلاصه می خواستم چه بگویم چه شد؟!

ادامه مراسم!

داشتم از مراسم قبل از خواب میگفتم بعد از این که تصمیمات اولیه را گرفتیم، تازه میرویم سروقتِ گوشی تلفن همیشه همراه مان اپلیکیشن به اپلیکشین (مثل کوچه به کوچه) مستانه میگردیم  و می‌خندیم و می‌تعجبیم و می‌باوریم و می‌ارسالیم و می‌شایعه پراکنیم! یکی دوساعت وداع‌مان با گوشی‌مان طول میکشد و بعدش تازه خواب زد شده ایم و دردسرهای بعدش آقا سرت را درد نیاورم! آخرش میخوابیم. این تلفن همراه، یک دردی‌ست صعب العلاج! آنقدر تمرکزمان را دزدیده که به هیچ کاری‌مان نمیرسیم. نمیخواهم از ایمیل و تلگرام دسکتاپ و هم بنالم درد عصر ما کمبود دانش نیست! کمبود تمرکز است راستی چند ساعت در روز درگیر گوشی‌تان‌ هستید؟

چه باید کرد؟

من اصلا نمی خواهم تجویز کنم! ولی حداقل توصیه ای که میکنم این است که وقتی پای کاری نشستی، تلفنت را سایلنت کن، اینترنت را قطع کن تمام دسترسی هایت را به هر کاری جز آن کار حذف کن!

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۹/۱۶
امید طلوع

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی